بشنو از من كه ز شبكاری اینجا گویم
از شلوغی و نفس گیری شبها گویم


از اسید اوریك و cbc و هماچوری
از كراتینین دستگاهی و قند فوری


از پلاكتهای پیدرپی و كشت ادرار 
از بیلیروبین پر حادثه و پر تكرار

از dnaz منو باند و HLA تایپینگ
پیگیریهای جواب كشت بعد از واشینگ

تا خود صبح جواب تلفن باید داد
زنگ در پشت سر هم كه نموده بیداد

ICU نمونه دارند 2ساعت یكبار
هشت بار پیج شدم برای یك CPR

اوره هایم چو شب پیش پایین میخواند
قندهایم كه همواره همین میخواند

سمپلرها مكش نصفه و نیمه دارند
سوسكها مثل خودم تا خود صبح بیدارند

ABG هنگ نموده است كالیبریشن نیست
اثری از Pco2 و اكسیژن نیست

كامپیوتر همه پیغام خطا دارد وبس 
ورژن و هارد ندارد نما دارد وبس

تست هایم چو تمام گشت و من خوابیدم
باز هم خواب بلادكالچر و میكروب دیدم

تازه چشمم كمكی گرم شدو خوابش برد
تلفن زنگ زدو پیام نرمی آورد

انترن بخش روانم معذرت خواهم 
جواب CBCیك ماه پیش میخواهم

در جوابش چه صمیمانه و خوشرو گفتم
صبح تشریف بیارین كه من آشفتم

باز خوابیدم وناگه كسی بر در میكوفت 
زنگ میزد چه هراسانه وبرسر میكوفت

مثل اسپند پریدم و دو در بگشودم
نسخه CBC و U.A اورژانس دیدم

كار اورژانس OKشد كه خوابم آمد
به دلم گفتم تمام شد؟ جوابم آمد

باز هم زنگ زدند پشت هم و پر خواهش
در گشودم و شدم شوكه از این آزمایش

نسخه از بخش زنان بود نه از زایشگاه
همكار محترم بنده در آزمایشگاه:

از گروه Oمنفی كه از آن آگاهم 
15 واحد اورژانس پكسل خواهم

گیج گشتم كمكی ملاج من درد گرفت
فشارم افت نمود و عرقی سرد گرفت
خلاصه پكسلها را كه كراسمچ كردم 
خوردم آنگاه چه بی علاقه شام سردم

بازهم زنگ زدند و بدنم بی جان بود
تست های شیش صبح بخش نوزادان بود

صبح شد من عصبانی و پر از غم بودم 
خسته و كوفته و در هم و بر هم بودم

گفتم آخر این چه وضعی است كه ماهاداریم ؟ 
شیفت شب داریم وتا خود سحر بیداریم

آقای رئیس به من گفت چه خونسردانه: 
2تا شب بیشتر ندارید شما ماهانه

شیفت شب جای خرامیدن و خوابیدن نیست
وقت آگاهی و هشیاری وهم بیداریست

گفتم آقای رئیس حرف شما خوب قبول 

ولی این خاطر من یك كمكی گشته ملول



ادامه مظلب